کد مطلب:29965 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:85

پیشگویی امام درباره دشنام گفتن به او و بیزاری جستن از وی












6315. امام علی علیه السلام - در توصیف معاویه -:آگاه باشید كه پس از من، مردی دهان گشاده و شكم گنده بر شما چیره خواهد گشت؛ هر چه بیابد، می خورد و هر چه نیابد، می خواهد. او را بكشید و [ البته ]هرگز او را نخواهید كشت!

بدانید كه او شما را به دشنام گفتن به من و بیزاری جستن از من، فرمان خواهد داد. امّا دشنام گفتن:مرا دشنام بگویید، كه برای من موجب تزكیه و برای شما نجات خواهد بود. و امّا بیزاری جستن:از من بیزاری مجویید، كه من بر فطرت به دنیا آمدم و به ایمان و هجرت، [ بر همه شما] سبقت جستم.[1].

6316. امام علی علیه السلام:شما پس از من، به دشنام گفتن به من واداشته خواهید شد. [ در این صورت، ]مرا دشنام بگویید؛ ولی اگر به بیزاری جستن از من وا داشته شدید، از من بیزاری مجویید، كه من مسلمانم.

هر كس كه به بیزاری جستن از من وا داشته شد، [ از بیزاری جستن از من خودداری كند و ]گردنش را برای كشته شدنْ آماده نماید، كه اگر از من بیزاری بجوید، نه دنیا خواهد داشت و نه آخرت.[2].

6317. امام علی علیه السلام:«شما به دشنام گفتن به من وا داشته خواهید شد. [ در این صورت، ]مرا دشنام بگویید؛ ولی اگر به بیزاری جستن از من وا داشته شدید، از من بیزاری مجویید، كه من مسلمانم. [ در چنین موقعیتی، ] هر كدام از شما باید گردنش را آماده كند؛ چرا كه...، بعد از اسلام، نه دنیایی برای او هست، نه آخرتی».

آن گاه، این آیه را خواند:«إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ و مُطْمَل-ِنّ م بِالْإِیمَنِ؛[3] مگر كسی كه مجبور شده؛ ولی قلبش با ایمان، اطمینان یافته است».[4].

6318. خصائص الأئمّة - به نقل از میثم تمّار -:روزی، امیر مؤمنانْ مرا فرا خواند

و به من گفت:«ای میثم! آن گاه كه آن [ به ناحقْ] منسوب شده به بنی امیّه، عبید اللَّه بن زیاد، تو را به بیزاری جُستن از من فرا بخواند، چگونه خواهی بود؟».

گفتم:سوگند به خدا كه شكیبایی خواهم كرد؛ و این كار در راه خدا چیز كمی است.

گفت:«ای میثم! در این صورت، در بهشت با من هستی».[5].

6319. امام باقر علیه السلام:علی علیه السلام بر منبر كوفه سخنرانی می كرد كه فرمود:«به دشنام گفتن به من وا داشته خواهید شد و در این راه، كشته خواهید گشت. اگر به دشنام گفتن به من وا داشته شدید، مرا دشنام بگویید؛ ولی اگر به بیزاری جستن از من وا داشته شدید، بدانید كه من بر دین محمّدصلی الله علیه وآله هستم» و نفرمود:از من بیزاری نجویید.[6].

6320. امام صادق علیه السلام:علی علیه السلام فرمود:«سوگند به خدا، هر آینه بر سرِ دشنام گفتن به من، ذبح می شوید» و با دستش به گلویش اشاره كرد.

آن گاه فرمود:«اگر به شما دستور دادند كه مرا دشنام بگویید، مرا دشنام بگویید؛ و اگر به شما فرمان دادند كه از من بیزاری بجویید، بدانید كه من بر دین محمّدصلی الله علیه وآله هستم» و آنان را از اظهار بیزاری نهی نكرد.[7].

6321. الكافی - به نقل از مَسعَدة بن صدقه -:به ابو عبد اللَّه (امام صادق)علیه السلام گفته شد كه:مردم، چنین روایت می كنند كه علی علیه السلام بر منبر كوفه گفته است:«ای مردم! شما به دشنام گفتن به من فرا خوانده خواهید شد. [ در این صورت، ]مرا دشنام بگویید. سپس به بیزاری جستن از من فرا خوانده می شوید. [ در این صورت، ] از من بیزاری مجویید».

امام صادق علیه السلام فرمود:دروغ هایی كه مردم به علی علیه السلام بسته اند، چه زیاد است!

آن گاه فرمود:علی علیه السلام گفته است:«شما به دشنام گفتن به من فرا خوانده خواهید شد. [ در این صورت، ] مرا دشنام بگویید. سپس به بیزاری جستن از من فرا خوانده می شوید. بدانید كه من بر دین محمّدصلی الله علیه وآله هستم» و نگفت:از من بیزاری مجویید.

آن گاه، پرسشگر از امیر مؤمنان پرسید:چه می گویی درباره كسی كه كشته شدن را به جای بیزاری جستن برگزیند؟

فرمود:«سوگند به خدا كه چنین وظیفه ای ندارد و بر او نیست، مثل آنچه بر عمّار بن یاسر گذشت، آن جا كه اهل مكّه او را مجبور [ به انكار خویش ]كردند؛ ولی دل وی بر ایمان، مطمئن بود. پس، خداوند عزّوجلدرباره او این آیه را نازل كرد:"إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ و مُطْمَل-ِنّ م؛[8] مگر كسی كه مجبور شده؛ ولی قلبش با ایمان، اطمینان دارد".

در این هنگام، پیامبرصلی الله علیه وآله به عمّار گفت:"ای عمّار! اگر دوباره چنین كردند، تو هم همان كار را بكن. خداوند عزّوجلبرای عذر تو، آیه نازل كرده است و به تو فرمان داده كه اگر چنان كردند، تو نیز همان كار را انجام بده"».[9].

6322. امام علی علیه السلام:آگاه باشید كه شما به لعن كردن من و دروغگو شمردن من، وا داشته خواهید شد.

هر كه از روی اكراه و به اجبارْ مرا لعن كند - و خدا می داند كه او مجبور بوده است -، من و او، با هم نزد محمّدصلی الله علیه وآله خواهیم رفت؛ و هر كه زبانش را نگه دارد و مرا لعن نكند، به اندازه بُرد یك تیر و یا به اندازه بُرد دید چشم، از من پیشی خواهد گرفت؛ و هر كه مرا از روی خرسندی لعن كند، عذری بین او و خداوند نخواهد بود و هیچ حجّتی پیش محمّدصلی الله علیه وآله نخواهد داشت.

بدانید كه روزی، محمّدصلی الله علیه وآله دست مرا گرفت و گفت:«هر كه با این پنج تا[10] بیعت كند و آن گاه در حالی بمیرد كه تو را دوست دارد، راه خود را [ درست] طی كرده است؛ و هر كه بمیرد، در حالی كه تو را دشمن می دارد، به مرگ جاهلی مرده است و هر عملی را هم كه در اسلام انجام داده، علیه وی به حساب می آید.[11].

ر. ك:مرآة العقول:179 - 174/9.









    1. نهج البلاغة:خطبه 57، مناقب آل أبی طالب:272/2.نیز، ر.ك:تاریخ دمشق:588/42.
    2. الإرشاد:322/1، الخرائج و الجرائح:43/202/1. نیز، ر.ك:الأمالی، طوسی:362/210.
    3. نحل، آیه 106.
    4. المستدرك علی الصحیحین:3365/390/2. نیز، ر.ك:الأمالی، طوسی:765/364.
    5. خصائص الأئمّة:54.
    6. شرح نهج البلاغة:106/4.
    7. شرح نهج البلاغة:106/4، بحار الأنوار:326/39.
    8. نحل، آیه 106.
    9. الكافی:10/219/2، قرب الإسناد:38/12، تفسیر العیّاشی:73/271/2.
    10. اشاره به پنج انگشت حضرت.
    11. الأمالی، مفید:4/120، شرح الأخبار:119/164/1.